کشتن ناجوانمردانه رستم، دشمنانش را رسوا و نابود کرد، اما نهایتاً رستم از ایرانیان و ایران کم شد. بعد از کشتهشدن رستم لحن و داستان شاهنامه متغیر گشت و ایران در واقعیتِ پوسیده افتاد. واقعیتی که تا دیروزش هم بود اما با رستم اجازه پیدا نمیکرد که شاکله و شکل ایران باشد.
وقتی بزرگی و مردی میمیرد نه خانواده و اطرافیانش که از نزدیک او را میشناسند، که خلقی که او را دورادور میشناختند و چهبسا هیچوقت هم از نزدیک او را ندیده بودند عزادار میشوند. حال اگر این مرد کشته شود غمش سنگینتر است و جانسوزتر. چراکه نهتنها جوانمردی از میان جمع رفته، که او را از این جمع گرفتهاند؛ او را از این جمع کم کردهاند. نه اینکه فردی از میان افراد کم شده باشد، جمعیت جمع، کم شده است. هرچه میخواهیم بگوییم و در میان سوگواری همدیگر را دل دهیم که حاجقاسمها داریم و سلیمانیها میرسند اما حاج قاسم سلیمانی از ما کم شده است. او را کشتند با هزینهای که هر روز برایشان سنگینتر میشود اما با این حال هنوز از ما مردی کم شده است.
کشتن ناجوانمردانه رستم، دشمنانش را رسوا و نابود کرد، اما نهایتاً رستم از ایرانیان و ایران کم شد. بعد از کشتهشدن رستم لحن و داستان شاهنامه متغیر گشت و ایران در واقعیتِ پوسیده افتاد. واقعیتی که تا دیروزش هم بود اما با رستم اجازه پیدا نمیکرد که شاکله و شکل ایران باشد. با رستم هم، ایران شکست میخورد و در مصائب ریز و درشت گرفتار میشد اما همۀ اینها جذب حضور و ایستادگی مردانۀ رستم بود و همچون زخمهایی بر تن او مینشست و به تاریخ ایران جلا میداد. اما پس از رستم حتی شاهنامه خواندنی نیست. بله شاهنامه خواندنی نیست؛ تاریخ ایران، با کمی بالا و پایین، میشود همینها که مورخین پرحوصله نوشتهاند. تنها برای کسی که دنبال تفصیلات است خواندنی است و نه برای مردم ایران و آنها که میخواهند داستانشان را بدانند و تعریف کنند.
حاج قاسم سلیمانی را کشتند. این خبری است برای تاریخ ایران و نه برای من و شما. این خبر نه با نابودی دشمنان این سرزمین و نه با شعار زندهنگهداشتن یاد او و نه با برنامهریزی برای ادامۀ راهش جبران نمیشود. چه کنیم ما با نبودن او؟ از جمعیت ما شخصیتی کم شده است. دشمنی ما و راه ملت ما در هیچ کجا جز او دیدنی و ظاهر و باشکوه نبود. او را وقتی از ما گرفتند که وسط داستانی بودیم، داستانی که قرنها نداشتیم و او خود فراز و نشیبش را ساخته بود. حالا که او ما را در این میانه رها کرده است معلوم نیست که چقدر این داستان ادامه پیدا میکند، آیا این داستان دیگر خواندنی است؟ آیا ما دوباره در تفصیل زندگی و واقعیت و تاریخ گرفتار میشویم؟
هنوز خیلی خیلی زود است بفهمیم که چه بر سر ما آمده است.
امیر
گفت:
پس چرا می گویند شاهنامه آخرش خوش است؟!
۱۴۰۱/۸/۲۳
11:22