اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





پس از رستم، شاهنامه خواندنی نیست



۲۸ بهمن ۱۳۹۸   2791  4  1 گروه گفتار سیاسی
کشتن ناجوانمردانه رستم، دشمنانش را رسوا و نابود کرد، اما نهایتاً رستم از ایرانیان و ایران کم شد. بعد از کشته‌شدن رستم لحن و داستان شاهنامه متغیر گشت و ایران در واقعیتِ پوسیده افتاد. واقعیتی که تا دیروزش هم بود اما با رستم اجازه پیدا نمی‌کرد که شاکله و شکل ایران باشد.

وقتی بزرگی و مردی می­‌میرد نه خانواده و اطرافیانش که از نزدیک او را می­‌شناسند، که خلقی که او را دورادور می­‌شناختند و چه‌بسا هیچ‌وقت هم از نزدیک او را ندیده بودند عزادار می­‌شوند. حال اگر این مرد کشته شود غمش سنگین‌­تر است و جانسوزتر. چراکه نه‌تنها جوانمردی از میان جمع رفته، که او را از این جمع گرفته‌­اند؛ او را از این جمع کم کرده‌­اند. نه اینکه فردی از میان افراد کم شده باشد، جمعیت جمع، کم شده است. هرچه می­‌خواهیم بگوییم و در میان سوگواری همدیگر را دل دهیم که حاج‌قاسم‌­ها داریم و سلیمانی­‌ها می­‌رسند اما حاج قاسم سلیمانی از ما کم شده است. او را کشتند با هزینه­‌ای که هر روز برایشان سنگین‌‌­تر می­شود اما با این حال هنوز از ما مردی کم شده است.

کشتن ناجوانمردانه رستم، دشمنانش را رسوا و نابود کرد، اما نهایتاً رستم از ایرانیان و ایران کم شد. بعد از کشته‌شدن رستم لحن و داستان شاهنامه متغیر گشت و ایران در واقعیتِ پوسیده افتاد. واقعیتی که تا دیروزش هم بود اما با رستم اجازه پیدا نمی­‌کرد که شاکله و شکل ایران باشد. با رستم هم، ایران شکست می‌­خورد و در مصائب ریز و درشت گرفتار می­‌شد اما همۀ اینها جذب حضور و ایستادگی مردانۀ رستم بود و همچون زخم­‌هایی بر تن او می‌­نشست و به تاریخ ایران جلا می‌­داد. اما پس از رستم حتی شاهنامه خواندنی نیست. بله شاهنامه خواندنی نیست؛ تاریخ ایران، با کمی بالا و پایین، می‌­شود همین­‌ها که مورخین پرحوصله نوشته‌­اند. تنها برای کسی که دنبال تفصیلات است خواندنی است و نه برای مردم ایران و آنها که می‌­خواهند داستان­شان را بدانند و تعریف کنند.

حاج قاسم سلیمانی را کشتند. این خبری است برای تاریخ ایران و نه برای من و شما. این خبر نه با نابودی دشمنان این سرزمین و نه با شعار زنده‌نگه‌داشتن یاد او و نه با برنامه­‌ریزی برای ادامۀ راهش جبران نمی­‌شود. چه کنیم ما با نبودن او؟ از جمعیت ما شخصیتی کم شده است. دشمنی ما و راه ملت ما در هیچ کجا جز او دیدنی و ظاهر و باشکوه نبود. او را وقتی از ما گرفتند که وسط داستانی بودیم، داستانی که قرن­‌ها نداشتیم و او خود فراز و نشیبش را ساخته بود. حالا که او ما را در این میانه رها کرده است معلوم نیست که چقدر این داستان ادامه پیدا می­‌کند، آیا این داستان دیگر خواندنی است؟ آیا ما دوباره در تفصیل زندگی و واقعیت و تاریخ گرفتار می‌شویم؟

هنوز خیلی خیلی زود است بفهمیم که چه بر سر ما آمده است.

رستم شاهنامه قاسم سلیمانی
دیدگاهتان را بنویسید
نام

ایمیل

متن پیام ارسـال دیدگـاه
امیر
گفت:
پس چرا می گویند شاهنامه آخرش خوش است؟!
۱۴۰۱/۸/۲۳
11:22
سرمقاله
اسرائیل و کابوس استقلال منطقه
آیا اردن، می‌تواند گام بعدی محور مقاومت برای تشکیل سازمان‌های ملی مستقل در منطقه باشد؟
محمدحسین تسخیری   
ایران تلاش برای شکل‌گیری سازمان‌های ملیِ باشخصیت را علی‌رغم تمام دشواری‌ها و ریسک‌هایش به عنوان راه نجات تمام کشورهای منطقه در پیش گرفته است. هر جبهۀ جدیدی که گشوده می‌شود، هر هسته جدیدی از مقاومت که در کشوری جدید، سربرمی‌آورد، تنها و تنها در این لحظه، یعنی لحظه‌ای که تبدیل به یک تشکیلات سازمان‌یافته و مسئولیت‌پذیر می‌شود، می‌تواند نویدبخش تولد یک ملت باشد و آن را نمایندگی کند.


سرمقاله
نام من، هیچ‌کس
جغرافیای مقاومت در محاصره افتاده است
اباصالح تقی‌زاده طبری   
پول هنگفت انباشته در این کشورها به همراه سیاست مسالمت‌جوی دیکته‌شده، همۀ آن چیزی است که امکان رویاپردازی‌های توسعه را فراهم کرده و البته کار را برای کشوری چون ایران بسیار سخت نموده است؛ تصویر پاکیزۀ توسعه در این جغرافیا، در تقابل شدیدی با سیاست مقاومت از طرفی و در ادامۀ آن اقتصاد سیاسی تولیدی جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی که پس از انقلاب، جبهه‌ای تازه در منطقۀ آسیای غربی باز کرد و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس را در طرف کشورهای مرتجع و وابسته نشاند و خود داعیه‌دار استقلال و مبارزه با نیروهای غیرملی شد، حالا با چهره‌ای جدید از این کشورها روبه‌رو شده است. آن‌ها با شما نمی‌جنگند؛ می‌خواهند همکاری کنند؛ گویا از شما خواسته‌اند که نگاه تنگ‌نظرانۀ ژئوپلیتیک را به کناری نهید و جهان وسیع پر از فرصت را ببینید


سرمقاله
جغرافیای ضعیف
سیاست همسایگی نمی‌تواند صرفا پیگیری منافع باشد
علیرضا شفاه   
چین قطعا باید در اولویت بالای همکاری‌های اقتصادی ایران قرار بگیرد اما نمی‌‌تواند سیاست همسایگی دولت آقای رئیسی را تضمین کند. چین کشوری آرام است و اقتصادی جهانی دارد. اقتضای سیاست خارجی چین این است که از جنگ‌های نیابتی ایران و عربستان جلوگیری کند اما اگر بنا باشد ثبات اقتصادی جامعۀ ایران منجر به قدرت‌نمایی‌ها و تنش‌های تازه‌ای در منطقه شود، قطعا چین ضامن فعالیت‌های اقتصادی‌ای نمی‌شود که به چنان نتیجه‌ای منجر شود. در ذیل همین محاسبه است که چین ذیل مزایایی که به این منطقه می‌بخشد مراقبت می‌کند که روی زمین لغزنده و پرفتنۀ آن پیراهن‌آلوده نشود. آیا ما می‌توانیم خودمان را به‌عنوان برندۀ مطلق منطقه معرفی کنیم و همۀ امنیت آن را تضمین نماییم؟





موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)