امسال کمتر کسی نگران جشن نوروز است. اگر به هر دلیلی نتوانیم جشن نوروز را برگزار کنیم و سال را تحویل کنیم سال ۱۳۹۹عاقبت خوشی ندارد. آنها که جشن ندارند یا به تعبیر بهتر نمیتوانند جشن بگیرند، نه پایان دارند و نه آغاز، نه میمیرند و نه متولد میشوند.
در این ایام همه نگران کرونا هستند و همه جور تمهیداتی برای مقابله با آن به کار میگیرند. امسال کمتر کسی نگران جشن نوروز است. اگر به هر دلیلی نتوانیم جشن نوروز را برگزار کنیم و سال را تحویل کنیم سال ۱۳۹۹ عاقبت خوشی ندارد. باید نگران سالی بود که با نوروز شروع نشود.
عید نوروز جشن ماست و ما با یک جشن هر سالمان را شروع میکنیم. این جشن بهسادگی یعنی هان! بدانید سالی را به پایان بردیم و سالی نو را آغاز میکنیم؛ نکند اول فروردین را فردای بیستونهم اسفند بدانید! سالی تمام شده و حالا سالی تازه شروع میشود، مگر نمیبینید زمین و زمان منقلب شده! پس چه نشستهاید، برخیزید و کاری کنید، جشنی بگیرید. سفرهای تازه بیارایید، تبریک بگویید، دعا کنید و برکت بخواهید و بخندید.
در هر جشنی این خصیصه هست. تمام میکند و آغاز میکند. پس اگر کمی دقت کنیم گویا بیش از هر چیز یک جشن میگوید همواره تمامشدنی هست و آغازیدنی و این تنها بهمدد جشن ظاهر میشود. از این حیث تفاوتی هم بین عید و عزا نیست. ما در مراسم سوگواری هم جشن میگیریم. آنها که جشن ندارند یا به تعبیر بهتر نمیتوانند جشن بگیرند، نه پایان دارند و نه آغاز، نه میمیرند و نه متولد میشوند. البته درستتر اینکه بگوییم تمام میشوند بیآنکه به پایان برند و شروع میکنند بیآنکه بیاغازند. جشنها چه در پیش باشند، مثل نوروزی که میخواهد برسد، و چه گذشته باشند همین آغاز و انجام را به یادمان میآورند و روزهای زندگی را میگسلند. از این جهت حضور جشنها در تقویم کمی عجیب است. چگونه جشن توانسته همچون روزی در میان روزها باشد؟ آیا جشن تقویم را تحمل میکند؟ و یا تقویم تحمل جشن را دارد؟
همه مردمان و ملتها جشنهایی دارند، و البته چگونه میتوانند نداشته باشند، اما جشنهای ما فارسیزبانان ایرانی ویژگی مهمی دارد. جشنهای ما آنقدرها متفاوت از روزهای دیگر ما نیست. هرچند این جشنها آداب مخصوصی هم دارند اما این آداب، آنگونه که ما انتظار داریم که به پایان برند و ممهد آغازی نو باشند و از این جهت روز جشن را به کلی ویژه و خاص کنند، نیستند. اتفاقاً این آداب مخصوص هم بسیار آشنای زندگی هر روزۀ ماست. مگر ما در نوروز چه میکنیم؟ سفرهای میچینیم از آنچه با زندگی هر روزمان آمیخته است، خانهتکانی میکنیم و لباس نو میپوشیم، به مهمانی بزرگترها میرویم و به کوچکترها عیدی میدهیم، آجیل و شیرینی میخوریم و با دعا برای هم سال را تحویل میکنیم. هرچند ما آداب نوروز را بهگونهای برگزار میکنیم که گویی اولین باری است که خانه را تمیز میکنیم یا میخواهیم به مهمانی بزرگترها برویم یا به کوچکترها توجه کنیم و خوشحالشان کنیم یا لباس نو بخریم و بپوشیم، با این حال اینها همان چیزهایی هستند که در طول سال هم انجام میدادیم. اگر چنین است چگونه نوروز را جشن بنامیم؟ چگونه این جشن به پایان ببرد و آغازی بیافریند؟ چگونه چیزی که متمایز نیست، متمایز کند و بین دیروز و امروز فاصله اندازد؟ اما مگر نوروز خود یک روز نیست؟ مگر در تقویم جا ندارد؟ مگر روز جشن همان روزی نیست که خورشیدش از همانجایی طلوع میکند که همیشه طلوع میکرده است؟ با این حال میدانیم روز جشن روز دیگری است. این را ما به عمیقترین شکل درک میکنیم. حال و هوای ما در جشن عادی نیست؛ روز اول فروردین، که یکی از روزهای ماههای دوازدهگانه سال نیست، نوروز است. آیا ما به تهافت افتادیم یا اینکه در میان این پرسشها چیزی درباره نسبت جشن و زندگی هست؟ آیا این پرسشها پای زندگی را به جشن و پای جشن را به زندگی نکشیده است؟ آیا جشن همان اتفاق زندگیکردن نیست و زندگیکردن، همان که هر روز تجربهاش میکنیم، جشنی نیست که نمیبینیم؟ چه کسی گفته طلوع خورشید عادی است؟ چه کسی گفته اینکه روز در شب فرو میرود و دوباره از آن برمیآید عادی است؟ چه کسی گفته ازدواج یک زن و مرد و تعهد عاشقانهشان عادی است؟ چه کسی گفته تولد فرزندی از انسان عادی است؟ چه کسی گفته جمعشدن انسانها باهم، گفتن و شنیدنشان و همکاری و همدلیشان عادی است؟ همه اینها معلوم است که عادی است و مگر ما با این قبیل امور انسان نیستیم و زندگی نمیکنیم و البته باز هم معلوم است که اینها عادی نیست و از طلب و عزمی برآمده که تحققاش شبیه به محال است. جشنها همان زندگیاند اما نشان میدهند که چیست این زندگی. نوروز روزی متفاوت است و مانند هر روز نیست اما نه از آنجاکه از تقویم بیرون رفته است، اتفاقاً برای اینکه در قلب هر روز ما جای دارد و طلبش تکرار تمنای انسان از روزگارش است.
*تیتر مطلب برگرفته از غزلی از سعدی است؛
برآمد باد صبح و بوی نوروز/ به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال/ همایون بادت این روز و همه روز