اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





گفتار امنیتی انتخابات را مرده می‌خواهد



۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶   355  0  0 گروه گفتار سیاسی
انتخابات 96 برگزار شده است و دولت امنیتی حسن روحانی بار دیگر منتخب مردم ایران بوده است. این یادداشت که قبل از برگزاری انتخابات نوشته شده است ادعا دارد تنها با گفتار سیاسی می‌توان بر گفتار امنیتی غلبه یافت. نتیجه انتخابات بار دیگر نشان داد صحنه سیاسی ایران تا چه حد از یک گفتار سیاسی اصیل تهی است.

گفتار امنیتی فضای سیاست ما را پر کرده است و اگر کسی آن را درنیابد امکانی برای حضور فعال در صحنه سیاست پیدا نمی­کند. البته گفتار امنیتی چیزی نیست که گمان کنیم به­سادگی می­توانیم به فهمش آوریم. امنیتی شدنِ فضای جامعه و سیاست در جهان ما صورت پیچیده و پیشرفته­ای به خود گرفته است که تنها زمانی می‌توانیم آن را تشخیصش دهیم که منطق گفتار امنیتی را فهمیده باشیم. دریافتنِ منطق گفتار امنیتی، ما را نسبت به صورت­های مختلف بروزش آگاه و هوشیار می­کند تا بتوانیم آن را درست شناخته و عملکردش و آینده­ای که دارد را ارزیابی کنیم.

گفتار امنیتی در برابر گفتار سیاسی

گفتار امنیتی، همان پلیسی­‌شدن جامعه، به معنای مرسومِ آن نیست، حتی این هم نیست که بگیر و ببندها زیاد باشد، یا زندان­ها شلوغ شود. این هم نیست که مردم در هراس و نگرانی از سیاست باشند. اتفاقاً گفتار امنیتی به دنبال آن است که همه چیز آرام باشد و هیچ چیز پیش­بینی­ناشده نباشد. گفتار امنیتی اساساً به آن معنی است که همه چیز از پیش معلوم باشد. این بنیاد نگاه امنیتی و گفتاری است که امنیتی است. تحت کنترل بودن همه چیز ضروری است چراکه با کنترل است که می­توان تکلیف امور را از پیش معلوم کرد. این وضع جهان ما هم هست؛ چرا اعتراضات اجازه دارند که باشند، چرا انتقادها اجازه دارند که مطرح شوند و به همه جا و به همه موضوعات سرک بکشند، چون پیشاپیش حدودشان معلوم شده و معلوم است که تا کجا پیش خواهند رفت. در واقع در این اعتراضات و انتقادات، رخدادی نیست که از پیش نامعلوم باشد. این بنیاد نگاه امنیتی است و دولت روحانی فضای سیاسی را اینگونه می­خواهد.

گفتار امنیتی با گفتار سیاسی می­ستیزد، چراکه گفتار سیاسی صحنه برپا می­کند و مشارکت می­طلبد و همه چیز را در آزمون صحنه قرار می­دهد. چه کسی می­داند که چه می­شود؟ برپا ساختن صحنه برای مشارکت سیاسی، سیاستمداران را در آزمون و خطر قرار می­دهد. گفتار سیاسی، صحنه را زنده می­خواهد.

گفتار دولت روحانی، امنیتی است

دولت روحانی، همانطور که در گفتارش امنیتی است، کارگزاران امنیتی نیز در کار گمارده است. حجم نیروهای امنیتی دولت کم نیست. به غیر از وزیر اطلاعات و وزیر دفاع، علی ربیعی، وزیر تعاون، فانی، وزیر سابق آموزش و پرورش، حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو، مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری، علی یونسی، مشاور امور اقوام، حسام الدین آشنا، مشاور امور رسانه، حسین فریدون، دستیار رییس جمهور، عباس آخوندی، وزیر راه، رحمانی‌فضلی، وزیر کشور، رضا صالحی امیری، وزیر ارشاد و جمعی از استانداران و دیگر مقامات کشوری سوابق امنیتی بارزی دارند. دقت کنید که داشتن سوابق امنیتی بدواً نقطه­ای منفی برای یک فرد نیست، اما وقتی دولتی مشی اقتصادی دارد و تلاش می­کند تا گفتار سیاسی را به حاشیه ببرد، و همزمان کارگزاران امنیتی بر کار می­گمارد، اینجاست که باید تامل نمود و از این وضعیت پرسش کرد. دولت روحانی این نکته را پنهان هم نمی­کند. وی در مجلس شورای اسلامی و در دفاع از حمید چیت‌چیان تاکید کرده بود:‌ «اینکه کسانی می‌گویند کابینه امنیتی است یا امنیتی بود، من به آنها می‌گویم اگر کسی فهم امنیتی داشته باشد حسن است و همه ما به آن افتخار می‌کنیم». همچنین او در 15 مهر سال 93 در جمع دانشجویان دانشگاه تهران گفته بود: «این رئیس‌جمهور در هر چه متخصص نباشد در امنیت متخصص است». سن بالای کارگزاران دولت روحانی هم تاکیدی دیگر بر جریان این نگاه است.

گفتار دولت روحانی امنیتی است، به این معنا که امکان مشارکت و حضور در صحنه سیاست را نمی­دهد. در واقع، گفتار دولت روحانی صحنه­ای را باز نمی­کند تا امکانی برای مشارکت سیاسی و گفتار سیاسی باز شود. کار سیاست و گفتار سیاستمدار، صحنه­ای پیشاپیش شهروندان می­گشاید و همین گشودگی امکانی برای مشارکت سیاسی، حرف زدن درباره سیاست و دیالوگ سیاسی است. اجازه ندادن به سیاست تا صحنه­ای بسازد و در آن دعوتی برای مشارکت باشد، کاری است که گفتار امنیتی انجام می­دهد. گفتار امنیتی، با طرح مواضعی خنثی، شبه بی­طرفانه و نرمال در نسبت با موضوعاتی که از اساس سیاسی هستند، فضایی امن و آرام برای سیاستمدار می­سازد و او را از درگیر شدن با صحنه­ی سیاست فارغ می­کند.

گفتار دولت روحانی، چگونه گفتاری امنیتی است؟

دولت روحانی به دو طریق گفتار امنیتی را دنبال می­کند. اول اینکه اساساً بحث­های سیاسی را در قالبی «نرمالیزه شده» مطرح می­کند و برای مخاطب امکانی برای ورود باز نمی­کند. به عنوان نمونه، به بیانیه دولت روحانی در قبال حادثه منا دقت کنید. این بیانیه گویا می­توانسته پیش از هر حادثه­ای نوشته شده باشد! ابتدا همدردی با حادثه­دیدگان، سپس پیگیری مسئولان ذی­ربط و در نهایت  تاکید بر پاسخگویی دولت عربستان.[1] روحانی تلاش می­کند تا در این بیانیه به نحوی اعلام موضع کند که با هیچ پیامد پیش­بینی­ناشده­ای روبه­رو نشود. این بیانیه از پیش همه چیز را تحت کنترل درآورده است چراکه روحانی گفتاری سیاسی را که صحنه­ای برای گفتگو و شاید تعارض باز کند، طرح نکرده است. او چیزی گفته است که نه مسئولان داخلی کشور متهم شوند و نه وارد تنش با دولت عربستان شود. گفتار امنیتی همین است، گفتاری که از مواجهه با هر صحنه­ی از پیش نامعلومی می­هراسد. کسی که با امور به نحو خنثی و نرمال مواجهه پیدا می­کند، گفتاری امنیتی را در پیش گرفته است و پیشاپیش امکان هر نوع گفتگو و مشارکت سیاسی را بسته است.

در مقام مقایسه، لازم است به بیانات رهبر انقلاب پس از حادثه منا توجه کنیم. ایشان در عین اینکه «خویشتنداری» یک سیاستمدار در مقام موضع­گیری را از دست نمی‌دهند، با این حال گفتاری سیاسی متناسب با حادثه رخ داده اتخاذ می­کنند. این گفتار، به مخاطب اجازه می­دهد تا به جنب­وجوشی سیاسی افتاده و جهتی را در مواجهه با این گفتار در پیش گیرد؛ ممکن است نگران شود و در هراس افتد که این موضع چه پیامدهایی برای او و کسب­وکارش خواهد داشت و یا اینکه به شور آید و حرف‌هایی سیاسی درباره این حادثه بر زبان آورد. در هر صورت صحنه با این موضع­گیری به نحو معقولی زنده شده است، چراکه آنچه رخ داده در قالبی نرمالیزه محو نشده است.[2] پس از روی کار آمدن دولت روحانی کسب­وکار ژورنالیست­ها هم کساد شده است؛ او حرفی نمی­زند که یک خبرنگار یا روزنامه­نگار به عنوان «امری مهم» تیتر بزند و تحلیلش کند. ژورنالیست­ها از پس­وپشت دولت خبر درمی­آورند و حرفه­شان را در این کسادی سرپا نگه می­دارند.

دوم اینکه بحث­هایی که دولت به صورت سیاسی هم طرح می­کند، بواسطه «گزاره­هایی امن» در ابتدا و انتهای گفتار محافظت می­شوند. مثلاً وقتی قرار است حرفی در مورد برجام زده شود، گزاره­هایی مربوط به «موفقیت مردم مظلوم غزه و لبنان در ضمن توافق برجام» و «شکست رژیم غاصب صهیونیستی» و یا «هدایت­های مقام معظم رهبری در طول مذاکرات» به میان می­آید و در آخر و یا اول کلام قرار می­گیرد.[3] این گزاره­ها همچون «کمربند محافظی» برای روایت روحانی از برجام عمل می­کند و اجازه نمی­دهد تا به راحتی گزاره­ای متعارض وارد گفتگوی سیاسی شود. در واقع، انگیزه برای اظهارنظر را پیشاپیش تضعیف می­کنند. این صورتی از گفتار امنیتی است چراکه سیاق گفتار، اجازه مشارکت سیاسی را نمی­دهد و سرنوشت گفتار را هم از ابتدا روشن می­کند.

راهی که پیش­رو داریم

در برابر گفتار امنیتی، باید با گفتار سیاسی ایستاد. گفتار امنیتی از گفتار سیاسی می­ترسد چراکه صحنه را از وضع از پیش معلوم و نرمالیزه خارج می­کند و در خطر موضع­گیری قرار می­دهد. وقتی کسی موضعی سیاسی در پیش گیرد و با موضوعات به نحو سیاسی مواجه شود، گفتار امنیتی یا ساکتش می­کند و یا از میدان به در می­رود. اگر گفتار سیاسی قدرتمند نباشد، گفتار امنیتی مضحکه­اش کرده و به خامی متهمش می­کند؛ مثلاً می­گوید که، «تو صحنه عمل را نمی­شناسی، که اگر می­شناختی گنده­گویی نمی­کردی». اما اگر گفتار سیاسی، به­واقع روایتی سیاسی از موضوعات داشته باشد و بتواند پس از این انتقادات، همچنان طرح خود را ادامه دهد و عقب­نشینی نکند، آن موقع است که گفتار امنیتی، به «بزدلی» متهم می­شود. گفتار سیاسی به گفتار امنیتی می­گوید، «اگر نمی­ترسیدی حرفت را می­زدی و خود را پنهان نمی­کردی». همچنین گفتار سیاسی وقتی قدرتمند باشد و بتواند بحث را ادامه دهد، می­تواند گفتار امنیتی را متهم کند که «مردم» را لحاظ نکرده است و نمی­خواهد با آنها وارد گفتگو شود، چراکه گفتار امنیتی تخصص­گراست و به حوزه عمومی اهمیت نمی­دهد. مثلاً می­گوید، «چرا در موضوعات با مردم وارد گفتگو نمی­شوید و جریان را با آنها در میان نمی­گذارید».

همه مسئله به این برمی­گردد که چقدر گفتار سیاسی بتواند خود را در صحنه­ی مقابله با گفتار امنیتی نگه دارد و روایتی نیرومند از همه موضوعات مهمِ در صحنه داشته باشد. گفتار امنیتی، در صورت پایمردی گفتار سیاسی، یا تسلیم می­شود و یا پوشش امنیتی از رخ انداخته و خود به­ضرورت در جبهه­ای سیاسی قرار می­گیرد و موضع خنثی، تخصص­گرا و نرمال را رها می­کند. در این صورت هم از آنجاکه گفتار امنیتی از صحنه بیرون می­رود، راه برای مشارکت و رقابت سیاسی باز می­شود، راهی که گفتار امنیتی تلاش کرده بود تا بسته بماند. گفتار امنیتی صحنه انتخابات 96 را مرده می­خواهد و گفتار سیاسی زنده.

Footnotes

  1. ^ خوب است متن بیانیه را پیش چشم داشته باشید:اینجانب با تسلیت فاجعه دردناک منا، به محضر حضرت ولی‌عصر(عج)، بازماندگان معزز، مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران، از جناب آقای جهانگیری معاون اول محترم می‌خواهم تا در اسرع وقت با تشکیل ستاد ویژه رسیدگی به این فاجعه و تجمیع امکانات لازم، ضمن اطلاع‌رسانی به ملت شریف ایران، اقدامات زیر را انجام داده و مستمرا به اینجانب گزارش دهد:1. با اعزام تیم‌های امداد در صورت لزوم و ارسال هواپیما به کشور عربستان، رسیدگی به امور حجاج بیت‌الله‌الحرام، مجروحین فاجعه و انتقال درگذشتگان به کشورمان را در اولویت اقدامات ستاد قرار دهند؛ لازم است حجاج عزیز احساس نمایند می‌توانند سایر مناسک باقیمانده خود را در آرامش و امنیت انجام داده و وفق برنامه به کشور خود باز گردند.2. از استانداران محترم خواسته شود با حضور در منازل درگذشتگان و مجروحین فاجعه ضمن ابلاغ پیام تسلیت اینجانب، کمک‌های لازم و تسهیلات مکفی برای انجام امور مربوطه را در اسرع وقت ارائه نمایند.3. وزارت امورخارجه و سفیر ایران در عربستان موظف‌اند ضمن بررسی چگونگی رخ دادن این فاجعه تمامی اقدامات لازم جهت احقاق حقوق درگذشتگان و حادثه‌دیدگان را به عمل آورده و از دولت عربستان نیز می‌خواهم ضمن به عهده گرفتن مسئولیت این فاجعه، به وظایف قانونی و اسلامی خود در این زمینه عمل نمایند.ضمن همدردی مجدد با خانواده‌های آسیب‌دیدگان، از درگاه خداوند متعال طلب مغفرت برای جان باختگان، آرزوی شفای عاجل برای مجروحان و حج مقبول و سعی مشکور برای حجاج عزیز کشورمان توأم با امنیت کافی و سلامت مسئلت دارم.حسن روحانی/ رئیس‌جمهوری اسلامی ایران
  2. ^ بخشی از بیانات رهبر انقلاب را در اینجا می­آوریم. دقت کنید چگونه در این موضع­گیری گفتار سیاسی با خویشتنداری جمع شده است: «اگر کشور ما و ملت ما بخواهد در مقابل عناصر اذیت‌کننده و موذی عکس‌العمل نشان بدهد، اوضاع آن‌ها خوب نخواهد بود؛ ما تا حالا خویشتن‌داری کردیم. در قضایای متعددی خویشتن‌داری کردیم؛ دست ایران اسلامی از خیلی‌ها بازتر است، توانایی‌های ما، امکانات ما از خیلی‌ها بیشتر است؛ می‌دانند که اگر بخواهند هماوردی کنند با نظام جمهوری اسلامی، در هیچ صحنه‌ای حریف نمی‌شوند. ما رعایت ادب اسلامی، رعایت حرمت برادری در امت اسلامی را نگه داشتیم؛ ما می‌توانیم عکس‌العمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکس‌العمل نشان بدهیم، عکس‌العمل‌های ما خشن هم خواهد بود، سخت هم خواهد بود»
  3. ^ نگاه کنید به سخنرانی روحانی پس از نهایی شدن توافق برجام. البته این نحو موضع­گیری تقریباً در تمام سخنرانی­های روحانی در مورد برجام تکرار شده است.
انتخابات امنیتی حسن روحانی
دیدگاهتان را بنویسید
نام

ایمیل

متن پیام ارسـال دیدگـاه
سرمقاله
اسرائیل و کابوس استقلال منطقه
آیا اردن، می‌تواند گام بعدی محور مقاومت برای تشکیل سازمان‌های ملی مستقل در منطقه باشد؟
محمدحسین تسخیری   
ایران تلاش برای شکل‌گیری سازمان‌های ملیِ باشخصیت را علی‌رغم تمام دشواری‌ها و ریسک‌هایش به عنوان راه نجات تمام کشورهای منطقه در پیش گرفته است. هر جبهۀ جدیدی که گشوده می‌شود، هر هسته جدیدی از مقاومت که در کشوری جدید، سربرمی‌آورد، تنها و تنها در این لحظه، یعنی لحظه‌ای که تبدیل به یک تشکیلات سازمان‌یافته و مسئولیت‌پذیر می‌شود، می‌تواند نویدبخش تولد یک ملت باشد و آن را نمایندگی کند.


سرمقاله
نام من، هیچ‌کس
جغرافیای مقاومت در محاصره افتاده است
اباصالح تقی‌زاده طبری   
پول هنگفت انباشته در این کشورها به همراه سیاست مسالمت‌جوی دیکته‌شده، همۀ آن چیزی است که امکان رویاپردازی‌های توسعه را فراهم کرده و البته کار را برای کشوری چون ایران بسیار سخت نموده است؛ تصویر پاکیزۀ توسعه در این جغرافیا، در تقابل شدیدی با سیاست مقاومت از طرفی و در ادامۀ آن اقتصاد سیاسی تولیدی جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی که پس از انقلاب، جبهه‌ای تازه در منطقۀ آسیای غربی باز کرد و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس را در طرف کشورهای مرتجع و وابسته نشاند و خود داعیه‌دار استقلال و مبارزه با نیروهای غیرملی شد، حالا با چهره‌ای جدید از این کشورها روبه‌رو شده است. آن‌ها با شما نمی‌جنگند؛ می‌خواهند همکاری کنند؛ گویا از شما خواسته‌اند که نگاه تنگ‌نظرانۀ ژئوپلیتیک را به کناری نهید و جهان وسیع پر از فرصت را ببینید


سرمقاله
جغرافیای ضعیف
سیاست همسایگی نمی‌تواند صرفا پیگیری منافع باشد
علیرضا شفاه   
چین قطعا باید در اولویت بالای همکاری‌های اقتصادی ایران قرار بگیرد اما نمی‌‌تواند سیاست همسایگی دولت آقای رئیسی را تضمین کند. چین کشوری آرام است و اقتصادی جهانی دارد. اقتضای سیاست خارجی چین این است که از جنگ‌های نیابتی ایران و عربستان جلوگیری کند اما اگر بنا باشد ثبات اقتصادی جامعۀ ایران منجر به قدرت‌نمایی‌ها و تنش‌های تازه‌ای در منطقه شود، قطعا چین ضامن فعالیت‌های اقتصادی‌ای نمی‌شود که به چنان نتیجه‌ای منجر شود. در ذیل همین محاسبه است که چین ذیل مزایایی که به این منطقه می‌بخشد مراقبت می‌کند که روی زمین لغزنده و پرفتنۀ آن پیراهن‌آلوده نشود. آیا ما می‌توانیم خودمان را به‌عنوان برندۀ مطلق منطقه معرفی کنیم و همۀ امنیت آن را تضمین نماییم؟





موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)