اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





شماره 3 بابل



۳۰ آذر ۱۳۹۱   1733  0  0 بابل

خرید از طاقچه

 

سردبیر: علیرضا شفاه.
دبیر فصل اول: محمدهادی محمودی.
دبیر فصل دوم: سیّد باقر نبوی ثالث.
دبیر فصل سوم: علیرضا سمیعی.


تحریریۀ این شماره: مریم جایروند، امیرحسین خلیلی، رویا فضلی‌خانی،
سیّد امیر موسوی زاهد، سیّد حمیدرضا میررکنی.

 

فهرست مطالب:

برای تاریکی سرود می‌خوانم/ علیرضا شفاه    9

------------------------------------------------
تأملی در طرح منطق ارسطویی از گزاره
حالِ سخن‌گفتن/ رویا فضلی‌خانی     15


نگاهی به منازعات پیرامون منطق نزد مسلمین/ حمیدرضا میررکنی    21


نوشتاری از مارتین هایدگر:
نطق/ ترجمۀ محمدهادی محمودی     35


آ.ب/ مریم جایروند    55


چگونه می‌توانیم چیزی بگوییم؟
زبان مادری/ محمدهادی محمودی     63

------------------------------------------------
مقدمه‌ای بر محاورۀ «منتقد به مثابه هنرمند» اثر اسکار وایلد:
هنرِ نقد و زایش گفت‌و‌گو/ امیرحسین خلیلی     75


گزیدۀ محاوره‌ای از اسکار وایلد در نسبت نقد و اثر هنری:
منتقد به مثابه هنرمند/ ترجمۀ سیّد باقر نبوی ثالث     79


دربارۀ سخن گفتن و امکان به دست آوردن زندگی:
بار زبان گشودن/ ترجمۀ سیّد باقر نبوی ثالث     99

------------------------------------------------
مقدمه ای بر شعر و سیاست در نظر نیما یوشیج :
دیباچه یک عصر/ سیّد امیر موسوی زاهد     107


بازنشر یک زندگی‌نامۀ خودنوشت از مقدمۀ کتاب «مرقد آقا»:
«نیما» از زبان «نیما»/  113


طرح نیما از معاصرت و بازیابی مناسبات فرم، امر طبیعی و خلاقیت
گنج است خراب را/ علیرضا سمیعی     117


پاسخ دکتر غلامعلی حداد عادل به نامۀ بابل

نطق سینما شعر




سرمقاله
با وفاق نباید جنگید
وفاق به‌رسمیت شناختن خستگی است
علیرضا شفاه   
ما در دوران پس از ۷ اکتبر دوباره به صحنه سیاست داخلی ایران دعوت شده‌ایم. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تاریخ سیاست در ایران را دوباره با نهیبی ناگزیر بیدار کرده است. اکنون اراده جامعه ایران از نو فراخوان شده است تا سیاست داخلی تازه‌ای بسازد: صف آرایی ارادهٔ مولد قدرت ملی. هیچوقت تا این اندازه برای زندگی به جنگ فرا خوانده نشده بودیم. هیچگاه تا این حد تا آستانه تاسیس یک اتحاد اراده‌مند ملی پیش نرفته بودیم.







موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)