اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان









سیدباقر نبوی ثالث
مسئول گروه نقد و نظریه سینما

کارشناسی ارشد سینما

عضو شورای علمی موسسه علم و سیاست اشراق

مدیر استودیو آرمان‌فیلم

عضو شورای سردبیری وبسایت سیمافکر


sb.nabavi@scienceandpolitics.net


گروه نقد و نظریه سینما
به استقبال واقعیت
دربارۀ سینمای ایران پس از قاسم سلیمانی
سیدباقر نبوی ثالث   

فیلمسازِ امروز برای برگشتن به گذشته نیازمند نحوی زنده‌شدن دوبارۀ حس است. برخلاف فیلمساز دیروزی که رابطه‌اش با واقعه به شکل بی‌واسطه رخ داده و خود را در اصل نیازمند «تفسیر» آن می‌بیند، فیلمساز امروزی می‌خواهد خودِ واقعه را دوباره بسازد و آن را احساس کند. این ممکن نیست مگر به‌مدد رابطه متعین با رخداد و شخصیت. فیلمساز نیاز دارد برای احساس شراکت با گذشته، آن را ابتدا به شکل واقعه‌ای تاریخی و متعین بازسازی کند. اتفاقی که در شماری از فیلم‌ها افتاده است. یعنی روند تولید فیلم از خواندن یک واقعه به شکل خالص و بی‌واسطه شروع شده است. تولید فیلم از ابتدا در مقام ایده، نه از یک «تفسیر» بلکه از یک شخصیت متعین، مثلا ساختن داستان زندگی یک فرمانده شهید شروع شده و بعد احیانا به تفسیر رسیده است. این اتفاق، روند متفاوتی است که در آثار متاخر سینمای جنگی ما رخ داده است.



سرمقاله
امید بازیافته
آیا جمهوری اسلامی ایران می‌تواند فرصت جشنواره را قدر بداند؟
سیدباقر نبوی ثالث   

سینما به غیر از تجربه‌ای که با چهره‌های هنری جوان پس از انقلاب گذشت، نمی‌توانست درونزاد سیاست جمهوری اسلامی ایران باشد. چرا که جمهوری اسلامی اصلا و اساسا مدعی درکی سیاسی از زندگی است، درکی که همواره با پیش تاختنی استقلال‌جویانه همزاد بوده است، چیزی که با زندگی عافیت‌جویانه فرهنگی‌هنری سازگار نیست. پس هنری که از جمهوری اسلامی بر می‌خیزد برای آنکه نسبتی ذاتی با آن داشته باشد باید از درون سیاست عبور کرده باشد. جمهوری اسلامی ایران به راستی نمی‌تواند سینما داشته باشد، مگر در تجربه‌هایی که هنر و سیاست را به یک راه می‌برند.



گزارش گروه‌ها
امید به تاریکی توده‌وار مردم
دور نهم گزارش‌های پژوهشی - گروه مطالعات نهاد علم - 1


صحنۀ مشارکت عمومی، لحظۀ به هم رسیدن علم و سیاست است. لحظۀ تولد سیاست در صحنۀ عمومی، لحظۀ به ثمر رسیدن و ظهور عصارۀ تمام کارهای علمی است. بنیاد علم، کشف نقطۀ ضرورت برای زندگی مردم است. اگر دانشمند نتواند در نقطۀ ضرورت زندگی مردم با ایشان گفت‌وگو داشته باشد، دعوتی برای مردم نخواهد داشت و آینده‌ای هم نخواهد بود. علم به غایت آن زنده است و اگر غایت علم، کشف ضرورت زندگی و توافق عمومی با مردم نباشد، لغو و نامولد است. هیچ بازگشتی موجه نیست مگر در تعهد به حصول این توافق عمومی. گفتار عمومی، آزمون علم است و اگر ایمان به آنچه از میان مردم زاییده می‌شود نداشته باشیم و به ملاقات آن نرویم، بی‌ثمر و بی‌اثر خواهیم بود.



گزارش گروه‌ها
قربانی و لحظۀ محض هستی
دور نهم گزارش‌های پژوهشی - گروه گفتار سیاسی -1


انسان ضعیف است، اما هست و این یعنی خطر همزاد اوست. جان او از این سر با چیزی عجین و دمساز نمی‌شود. این جان تهی را تهی‌بودن هرچند صفت است، اما شگفت آنکه هماره به دنبال آن است. شناسایی‌اش مسیری ندارد، جز از دست‌دادنش، به هوس‌افتادنش، آمیختنش و تن‌سپاری‌اش. این جان تهی را یافتن جانی آرزومند و پس از آن وانهادنش خوش است. او در پی قربان است و برای آن خویش را به کار سپارد. تولد کار از این جان است و کوشش‌اش ریشه در کشش این جان دارد. اما چه می‌کند با این کار و با جهانی که در پی آن است و با انسان‌هایی که در پی آن می‌آیند؟



گزارش گروه‌ها
کودکان کار
دور نهم گزارش‌های پژوهشی - گروه مطالعات علوم دقیقه -2


دیگر زمان، آن امر موقتی نیست که مانند یک بیماری، روزی برطرف می‌شود. اگر این نامیدن سودای رسیدن را از یاد نبرد، به دعوتی برای زندگی بدل خواهد شد. کودکان در پناه چنین ستون‌ها و دهلیزهایی می‌توانند آینده را از نسوج همین پناهگاه بجویند و از مسیر همان دهلیزها راهی به بیرون پیدا کنند. ما در آستانۀ بدل شدن به چنین خانه‌ای هستیم. خانه‌ای که هم از هیاهوی کودکان قهقهه می‌زند و هم از حماسۀ دعوت سرشار است. زیرا دیوارهای این خانه به رازی بدل خواهد شد که از داستان‌هایی اغواکننده و رمزآلود برای اهل و عیالش سرشار است.



گزارش گروه‌ها
نوبت و سرنوشت
دور نهم گزارش‌های پژوهشی - گروه مطالعات علوم دقیقه - 1


نوبت به ما رسیده است و ما اکنون در میدان کاریم؛ درست از همین سر، پنجه در روی یکدیگر و از آن بیش، پنجه در صورت هشیاری خواهیم کشید. مستان، حرمت زهدان را هم نگاه نخواهند داشت. بیداران، باید شب را تاب بیاورند و از وسوسۀ آن آغوش‌های تاریک فریبنده حذر کنند. زمان که بگذرد مستی از سر این مردان خواهد پرید.



 1   

موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)