اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان






سرمقاله
زندگی مقاوم
این جنگ، از واپسین فرصت‌های محور مقاومت در برابر وسوسه سیاست جهان‌گرایانه است
محمدحسین تسخیری   

سیاسی‌بودن برای کشورهای محور مقاومت، تاکنون در داشتن یک دشمن عینی و تلاش برای ضربه‌زدن به آن خلاصه می‌شده است‌. تعریفی کلاسیک از سیاست که تا همین یکی دو دهۀ اخیر، کماکان می‌توانست نیروی مبارزه و وحدت سیاسی را در یک ملت، تامین کند. اما در آینده‌ای که قدرت‌ها، قصد دارند امکان دشمن‌داشتن را از بین ببرند، چگونه می‌توان وحدت سیاسی و استقلال را کماکان بر مدار دشمن‌داشتن بنانهاد؟


سرمقاله
اسرائیل و کابوس استقلال منطقه
آیا اردن، می‌تواند گام بعدی محور مقاومت برای تشکیل سازمان‌های ملی مستقل در منطقه باشد؟
محمدحسین تسخیری   

ایران تلاش برای شکل‌گیری سازمان‌های ملیِ باشخصیت را علی‌رغم تمام دشواری‌ها و ریسک‌هایش به عنوان راه نجات تمام کشورهای منطقه در پیش گرفته است. هر جبهۀ جدیدی که گشوده می‌شود، هر هسته جدیدی از مقاومت که در کشوری جدید، سربرمی‌آورد، تنها و تنها در این لحظه، یعنی لحظه‌ای که تبدیل به یک تشکیلات سازمان‌یافته و مسئولیت‌پذیر می‌شود، می‌تواند نویدبخش تولد یک ملت باشد و آن را نمایندگی کند.


سرمقاله
آماد
برنامه سیاسی وزارت کشور باید آماده‌سازی نیروهای ملی برای ورود به سیاست باشد
سیدعلی کشفی   

در یک توجه عمیق‌تر هر دو نوع سیاست، چه سیاست‌های متمرکز بر منافع گروه‌ها و مطالبات محلی و چه راهبردهای امنیتی، از یک کانون تغذیه می‌کنند: جنبۀ معیشتی زندگی و انکار امر سیاسی و عمومی. هرچند این انکار در بلندمدت، هم معیشت را تهدید می‌کند و هم نظم و امنیت کلی را. در ضعف یا فقدان نیروهایی که حامل مقاصد ملی‌اند، چنان سیاست‌هایی با سرعتی زیاد، رشد می‌یابند. راهبرد دولت، و خصوصا وزارت کشور، باید تقویت نیروهای ملی باشد. قبل از اینکه بپرسیم این تقویت چگونه ممکن است باید دید چنان نیروهایی را چگونه می‌توان تشخیص داد.


سرمقاله
نام من، هیچ‌کس
جغرافیای مقاومت در محاصره افتاده است
اباصالح تقی‌زاده طبری   

پول هنگفت انباشته در این کشورها به همراه سیاست مسالمت‌جوی دیکته‌شده، همۀ آن چیزی است که امکان رویاپردازی‌های توسعه را فراهم کرده و البته کار را برای کشوری چون ایران بسیار سخت نموده است؛ تصویر پاکیزۀ توسعه در این جغرافیا، در تقابل شدیدی با سیاست مقاومت از طرفی و در ادامۀ آن اقتصاد سیاسی تولیدی جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی که پس از انقلاب، جبهه‌ای تازه در منطقۀ آسیای غربی باز کرد و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس را در طرف کشورهای مرتجع و وابسته نشاند و خود داعیه‌دار استقلال و مبارزه با نیروهای غیرملی شد، حالا با چهره‌ای جدید از این کشورها روبه‌رو شده است. آن‌ها با شما نمی‌جنگند؛ می‌خواهند همکاری کنند؛ گویا از شما خواسته‌اند که نگاه تنگ‌نظرانۀ ژئوپلیتیک را به کناری نهید و جهان وسیع پر از فرصت را ببینید


سرمقاله
جغرافیای ضعیف
سیاست همسایگی نمی‌تواند صرفا پیگیری منافع باشد
علیرضا شفاه   

چین قطعا باید در اولویت بالای همکاری‌های اقتصادی ایران قرار بگیرد اما نمی‌‌تواند سیاست همسایگی دولت آقای رئیسی را تضمین کند. چین کشوری آرام است و اقتصادی جهانی دارد. اقتضای سیاست خارجی چین این است که از جنگ‌های نیابتی ایران و عربستان جلوگیری کند اما اگر بنا باشد ثبات اقتصادی جامعۀ ایران منجر به قدرت‌نمایی‌ها و تنش‌های تازه‌ای در منطقه شود، قطعا چین ضامن فعالیت‌های اقتصادی‌ای نمی‌شود که به چنان نتیجه‌ای منجر شود. در ذیل همین محاسبه است که چین ذیل مزایایی که به این منطقه می‌بخشد مراقبت می‌کند که روی زمین لغزنده و پرفتنۀ آن پیراهن‌آلوده نشود. آیا ما می‌توانیم خودمان را به‌عنوان برندۀ مطلق منطقه معرفی کنیم و همۀ امنیت آن را تضمین نماییم؟


سرمقاله
حمله به استثناء
واکنش بی‌سابقه محور مقاومت به قرآن‌سوزی، در برابر چه آرایشی ایستاده است؟
محمدرضا هدایتی   

ایجاد چنین بحران‌هایی که نهایتاً می‌توانند به‌سادگی حل‌وفصل شوند، آن غیریتی را که می‌توانست نیروی سیاسی یک جغرافیا باشد، از بین می‌برد؛ چراکه حل‌وفصل آن، به معنای توافق بر احترام و عدم‌توهین به اموری است که هریک تنها برای پیروان مذهبی خاص، به‌مثابه نوعی سبک‌زندگی، واجد احترام‌اند و در ذات خود قداستی ندارند. بنابراین ماجرا به‌گونه‌ای رخ می‌دهد که امکان مقاومت و جنگیدن در مقابل آن را سلب می‌کند. در واقع، این ماجرا تلاشی است برای عادی‌کردن امر استثنایی و مهیاکردن جهانیان برای پذیرش صلحی که در آن، دیگر امر استثنایی وجود ندارد.


 1         

موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)