اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان






سرمقاله
به گاه جنگیدن
چرا ما از حکمرانی جنگ تن می‌زنیم؟
اباصالح تقی‌زاده طبری   

هرچند دشوار، اما امروز و در این لحظات سرنوشت‌ساز وقت آن است تا یکبار آنچه را که در همه این سالها نادیده گرفتیم، ببینیم و فراتر از تحلیل‌های طولانی، اراده‌ای برای عمل را در خود زنده کنیم. تصمیم ما اول از همه باید این باشد که زمان را بر خودمان تنگ کنیم و فشارش را بر تن و جانمان حس نماییم. بعد از این فرصتی برای ما باز می‌شود که در آن همه‌ی ارکان کشور و مشخصاً شیوه حکمرانی، باید متحول شود و پوست‌اندازی کند.


سرمقاله
شریان خون
سرنوشت جنگ تنها با ضربه به موقعیت اقتصادی رژیم صهیونسیتی در منطقه تغییر می‌کند
محمدرضا هدایتی   

رژیم صهیونیستی همان‌قدر که بر تسلیحات نظامی آمریکا و تکنولوژی پیشرفته خود تکیه دارد، بر اقتصادی تکیه می‌کند که در سراسر منطقه گسترده شده و خود به نیابت از آمریکا، نگهبان آن است. بر این اساس، ضربه‌زدن به شریان‌های اقتصادی رژیم، نه به‌عنوان یک عملیات مقطعی در جنگ حاضر، بلکه به‌عنوان یک اقدام کلیدی در جهت ساخت نظم تازه در منطقه، ضرورتی عاجل و اساسی است.


سرمقاله
خطبهٔ نامنتظره
تولید جغرافیا مقدم بر هر تصمیمی در این جنگ است.
سیدعلی متولی امامی   

رهبر انقلاب بیش از آن‌که به دنبال شعله‌ور کردن جنگ یا نابودی اسرائیل باشد، مراقبت و پرورش مردم و جغرافیای مقاومت را دستور کار خود قرار داده است. برای چنین طرحی باید به نظم و شیوه زندگی مردم نظر کرد و تأسیس این جغرافیا و مردم را بر هر امر دیگری ترجیح داد. با این طرح است که جنگ معنای انسانی خود را باز می‌یابد و کنترل آتش جنگ و تمرکز بر تقویت مردم مقاومت تا توسعه و تثبیت جغرافیای مقاومت، بر جنگ پایانی با اسرائیل اولویت خواهد داشت. محور مقاومت هنوز به عنوان یک جغرافیای ملی تأسیس نشده و جنگ اگر چه در ظاهر موفق باشد، آینده‌ای نخواهد ساخت. جبهه مقاومت اگر چه شبکه اعتقادی و نظامی قدرتمندی تدارک کرده است اما هنوز موفق به تأسیس بازار مستقل و مولد خود نشده است. فقدان بازار برای جبهه مقاومت به معنای فقدان روابط معنادار اجتماعی و در یک کلمه فقدان جامعه و جغرافیای واقعی است.


سرمقاله
نامعادله نصر
چگونه پس از طوفان الاقصی استراتژی‌های مبتنی بر موازنه رنگ باخته است؟
محمدحسن نیلی   

اکنون پس از ترور ناجوانمردانه و سبعانۀ پرچمدار مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله، بحرانی‌بودن وضعیت هرچه بیشتر خود را بر ما عیان می‌کند. معادلۀ ما و رژیم صهیونیستی در این وضعیت، نه معادلۀ تنبیه است نه قصاص. اکنون زمانۀ بسیج عمومی برای نصرت است، نصرتی بدون حد و بدون مرز. هر فعالیتی که بخواهد این اراده و خشم انباشتۀ اجتماعی از رژیم را صرفاً در پرتاب موشک یا پهپاد خلاصه کند، نه‌تنها کمکی به این معادله نمی‌کند بلکه امکان خطا را در آن افزایش می‌دهد و این بدون شک به نفع دشمن است.


سرمقاله
بخت ما در جنگ خفته است
چرا فکر فروپاشی اسرائیل امکان هر برنامه سیاسی برای مقاومت است؟
سیدعلی کشفی   

نمی‌توان به انتظار تصمیم سلسله‌مراتب‌ها نشست. باید یک ائتلاف حقیقی اجتماعی ایجاد شود که بتواند مردان خویش را از میان نظامیان برگزیند. این ائتلاف هم نیازمند گفتار است و هم سازماندهی و البته بیشتر رهبری که تصمیم‌گیری و همکاری‌اش در سطوح بالای نظامی و امنیتی موجه باشد. شاید پرداختن گفتار و جد و جهد برای سازماندهی از عهده نیروهای اراده‌مند اجتماعی برآید، اما رهبری چیزی است که بیش از برنامه، بخت می‌خواهد. آیا کسانی که بخت این کیفیت از رهبری را دارند، آماده ایفای مسئولیت خود هستند‌؟ آماده‌اند حجاب تشریفات و تحلیل‌ها را بدرند و افسار پیشگامی را به دست گیرند؟


سرمقاله
در آستانه جنگ
وفاق ملی چگونه با استقبال از جنگ محقق می‌شود؟
محمدرضا قربانی   

ما سال‌هاست درگیر مراوداتِ اقتصادِ سیاسیِ نامولد و البته فاسدی هستیم که به‌واقع امکان ایجاد وفاق ملی را از ما گرفته است. ما به‌واسطه استقبالِ همه‌جانبه از جنگی که در آستانه‌اش هستیم، یارای ایستادن در مقابل این پیوندهای فرسوده را خواهیم داشت؛ تا بتوانیم فرصتی برای پیوند نیروهای جدید و مولّد تدارک ببینیم. ما فقط به‌واسطه این استقبالِ همه‌جانبه می‌توانیم مقاومتِ نیروهای واپس‌گرای موجود را بشکنیم و شاهد وفاق واقعی مردم و حکومت باشیم؛ وفاقی که جز در صحنه‌های واقعی شکل نمی‌گیرد و جنگ به شکل اعجاب‌آوری فرصت این صحنه را به یک ملت زنده هدیه می‌دهد.


 1             

موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)