اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان









مهدی عطایی





سند سیاسی
جنگ صرفا ادامۀ سیاست است
بازنشر ترجمۀ فصل اول کتاب «دربارۀ جنگ» اثر فون کلاوزویتس
کارل فون کلاوزویتس   

جنگ صرفاً یک عمل سیاسی نیست بلکه ابزار حقیقی سیاست است؛ ادامۀ ارتباطات و مراودات سیاسی که با ابزار دیگری پیگیری می‌شود. چیزی که در مورد جنگ ویژه باقی می‌ماند، به سادگی مربوط به طبیعت ویژۀ ابزارش است. جنگ به‌طور کلی و فرمانده، در هر مورد خاص، حق دارد که بخواهد روندها و طراحی‌های سیاستی با ابزارهایش ناسازگار نباشد. البته این خواسته کوچکی نیست، و هر چند بر اهداف سیاسی در موارد معین تاثیر قابل توجهی خواهد گذارد، هرگز فراتر از تعدیل و اصلاح این اهداف نخواهد رفت. هدف، موضوع سیاسی است و جنگ ابزاری برای رسیدن به آن و ابزار هرگز نمی‌تواند در جدایی از هدفش درنظر گرفته شود. 



دیدگاه
افغانستان: ژئوپلتیک سوخته
آیا جمهوری اسلامی ایران می‌تواند نقشی در فرصت‌یابی ژئوپلتیک افغانستان بازی کند؟
مهدی عطایی   

با مرور اجمالی مواضع قدرت‌هایی که می‌توانند افغانستان را در یک بازی ژئوپلتیک بزرگ‌تر صاحب موقعیت کنند، فرصت ژئوپلتیکی پیش روی افغانستان قابل مشاهده نیست. قرار گرفتن افغانستان در بن‌بست ژئوپلتیک به معنای آغاز دور جدیدی از ناامنی و بی‌ثباتی در افغانستان است. مواجهه ایران با شرایط جدید افغانستان اگر صرفا از ناحیه سیاست همسایگی و مناسبات دوجانبه دنبال شود چندان راه‌گشا نخواهد بود.



دیدگاه
شرایط امکان داعش
چهرۀ بحرانی خاورمیانه
مهدی عطایی   

ظهور داعش بیش از هر چیز ناشی از بحران دولت-ملت­‌ها در منطقه است. در سوریه با دولتی مواجهیم که تنها بر یک‌سوم سرزمین خود اعمال حاکمیت مؤثر می­کند و در آستانه فروپاشی قرار دارد، در عراق و تونس و افغانستان هم دولت‌های تازه‌تأسیسی داریم که هنوز نتوانسته‌اند حاکمیت خود را تثبیت کنند و این تثبیت حاکمیت به صرف زور اسلحه امکانپذیر نخواهد بود، تنها با معنا کردن «ملت» این کشورها است که دولت به قاعده خواهد نشست. در ایران هم وضع مستثنی نیست، اگر «ملت ایران» تحت‌الشعاع نزاع‌های قبیله‌ای و جناحی قرار گیرد، دولت ولو دولت اکثریت باشد تضعیف خواهد شد. در اینصورت باید منتظر وضعی بود که داعش یکی از عواید آن است.



 1  

موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)