اطلاعیه !
فرم عضویت در باشگاه مخاطبان





خیانت‌پیشگان
در شرایط فعلی، فرصت‌سوزی نمی‌تواند حمل بر نادانی و ناتوانی شود


۱۶ خرداد ۱۴۰۲   719  2  0 سرمقاله
فرصت‌‌سوزی در این ماجرا چیزی بیشتر از یک فرصت‌سوزی معمول است؛ چراکه جمهوری اسلامی با اتخاذ تصمیمات سیاسی نه تنها توانست موقعیت‌هایی را بیافریند که تا پیش از این تصوری از آن موقعیت‌ها وجود نداشت بلکه جنس و شکل آن موقعیت‌ها به‌گونه‌ای است که می‌تواند در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی ما، مانند فرصتی نجات‌دهنده عمل کند. در عین حال و در شرایطی که سازوکار اداری دولت، تن به چنین خیانت‌هایی می‌دهد، زمزمه احیای برجام همچنان به گوش می‌رسد. توافق‌نامه‌ای که از اساس ایران را در موقعیت خام‌فروشی و وابستگی سابق به مدارهای دلار، تثبیت می‌کند

در ماه اوت سال ۲۰۲۰ رژیم صهیونیستی پیمان صلحی را با امارات متحده عربی و بحرین منعقد کرد. این پیمان که ابتدائا توافق‌نامه‌ای برای شروع عادی‌سازی روابط اسرائیل با اعراب بود، نقطه عطفی جهت تشکیل و تشدید ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران به حساب می‌آمد و ایران که همواره مهم‌ترین تهدیدکننده موجودیت اسرائیل بوده است روز به روز در تنش‌های منطقه‌ای وضعیت سخت‌تری پیدا می‌کرد. اما ایران در چند مقطع سرنوشت‌ساز تصمیماتی گرفت که صحنه معادلات را دگرگون کرد. توافق با عربستان، ائتلاف اعراب با اسراییل را تضعیف می‌کرد و ایران را در موقعیت جدیدی با جهان عرب مواجه می‌ساخت. همزمان روابط ایران با روسیه به سطحی بی‌سابقه کشیده شد. سطحی که در آن، قوای اقتصادی و نظامی دو کشور، بالاترین همکاری‌های راهبردی را تجربه کردند. تجربه‌ای که همانند توافق با عربستان، فشار سیاسی مضاعفی به اسراییل می‌آورد تا جایی که تنش‌ها بر سر حمایت از اوکراین یا بی‌طرف ماندن در اسراییل بالا گرفت. این تصمیمات در کنار عزم دیرپای ایران برای اخراج آمریکا از منطقه، فرصت‌های کم‌نظیری را برای آینده سیاسی و اقتصادی ایران می‌سازند. اما مسئله اساسی این است که نیروهای سیاسی ایران چگونه باید از این فرصت‌ها استقبال کنند؟

تیرماه سال گذشته، بزرگترین سرمایه‌گذاری تاریخ صنعت نفت ایران در قالب تفاهم‌نامه‌ای به ارزش ۴۰میلیارد دلار با شرکت روسی گازپروم به امضا رسید. اما چندی پیش مدیرعامل شرکت نفت در مصاحبه‌ای عنوان کرد «مذاکرات حول چگونگی اجرای این تفاهم‌نامه حدود ۳۱۰۰نفر-ساعت به طول انجامیده و هنوز به مراحل انعقاد قرارداد‌های فی‌مابین نرسیده است». با این حال ارزش اقتصادی-سیاسی این تفاهم‌نامه بیش از آن است که چنین تعلل‌هایی جز به صفت خیانت متصف شوند. فرصت‌‌سوزی در این ماجرا چیزی بیشتر از یک فرصت‌سوزی معمول است؛ چراکه جمهوری اسلامی با اتخاذ تصمیمات سیاسی نه تنها توانست موقعیت‌هایی را بیافریند که تا پیش از این تصوری از آن موقعیت‌ها وجود نداشت بلکه جنس و شکل آن موقعیت‌ها به‌گونه‌ای است که می‌تواند در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی ما، مانند فرصتی نجات‌دهنده عمل کند. در عین حال و در شرایطی که سازوکار اداری دولت، خواسته یا ناخواسته، از سر نادانی یا عمد، تن به چنین خیانت‌هایی می‌دهد، زمزمه احیای برجام همچنان به گوش می‌رسد. توافق‌نامه‌ای که فرم اقتصاد سیاسی مندرج در آن، از اساس ایران را در موقعیت خام‌فروشی و وابستگی سابق به مدارهای دلار، تثبیت می‌کند و هیچ نسبتی با تصمیمات جسورانه و فرصت‌های بی‌سابقه‌ای ندارد که ایران در طول تحولات چندسال اخیر با آن روبه‌رو شده است.

واقعیت آن است که غایت عقلانیت اداری در ساختارها، بهینه‌کردن روال‌ها و سازوکارهای درونی آن است تا بتواند به‌نحو دقیقی گردش کار امور را کنترل کند. سازوکارهای اداری و نیروهای متعهد به این سازوکارها، بدوا اهمیتی نمی‌دهند موقعیتی که بر یک ساختار حادث شده چقدر تازه است و نیازمند چه اقدامات جدیدی است. آن چیزی که اصالت دارد فرآیندهایی است که به هر رو باید آن‌ها را محترم شمرد و به جا آورد. وضعیت عقلانیت اداری در دولت از این قاعده مستثنی نیست؛ ابتدا تازگی و استثنائی بودن فرصت‌های کم‌نظیری مانند آنچه این روزها پیش روی ایران قرار دارد را می‌گیرد سپس شروع به جریان انداختن آن‌‌ها در روال‌ها و سازوکارهایی می‌کند که دیگر معلوم نیست می‌توانند حق فرصت‌ها را ادا کنند یا نه.

مسئله دشوار و خطرناکی که امروز پیش روی آینده سیاسی ایران قرار دارد این است که در تعادل نیروهای سیاست داخلی، همه چیز به نفع عقلانیت اداری به پیش می‌رود. به تعبیر دیگر، هیچ فشاری برای تداوم و پیگیری تصمیمات جسورانه‌ای که منجر به خلق فرصت‌های مذکور شد، به دولت وارد نمی‌شود. تمامی نیروهای سیاسی داخلی، آنچنان در تعادل‌های موجود مدفون هستند که نمی‌توانند جز مطالبات معیشتی و فرهنگی، هیچ دعوتی برای دولت داشته باشند. بنابراین اگر در خود دولت، و برخلاف بردار عقلانیت اداری ِ حاضر در گوشت و پوست دولت، عزمی برای پیگیری و غنیمت‌شمردن فرصت‌ها شکل نگیرد، هیچ عامل بیرونی حتی وخامت روزافزون اوضاع اقتصادی و اجتماعی، نمی‌تواند سازوکارهای اداری را وادار به اتخاذ تصمیمات سرنوشت‌ساز و سیاسی نماید.

تمام این بحث‌ها جدای از آن است که متصور باشیم این فرصت‌سوزی‌ها عامدانه توسط یک جریان و عقلانیت سیاسی رخ می‌دهد. البته چه فرقی می‌کند؟ همواره فرسودگی‌های اداری و بروکراتیک به‌سادگی می‌توانند همدست آن جریانات سیاسی‌ای شوند که به دنبال از بین بردن فرصت‌های سیاسی ایران هستند.
 

بروکراسی فرصت روسیه
دیدگاهتان را بنویسید
نام

ایمیل

متن پیام ارسـال دیدگـاه
سرمقاله
مشارکت ناامید
بدون تشکل‌یابی نیروهای مولد، نیروی انقلابیِ وفاداران جمهوری اسلامی به مصرف می‌رسد
محمدرضا هدایتی    سیدعلی کشفی   
فقدان گفتارهای سیاسی مؤثر و قدرتمند و کادر رهبری قابل‌اعتماد در این شرایط، می‌تواند سرنوشت متفاوتی برای این نیروها رقم بزند؛ سرنوشتی که یا نیروی ایجادشده را سرخورده‌تر می‌کند و فرومی‌نشاند یا آن را در جهاتی مغایر با منافع و قدرت ملی ایران به مصرف رساند. در این میان، شکل‌گیری تشکلی از نیروهای سیاسیِ مولّد که بتواند واجد گفتاری قدرتمند و امیدآفرین و کادر رهبری منسجم باشد، ضروری به نظر می‌رسد.


سرمقاله
نام من، هیچ‌کس
جغرافیای مقاومت در محاصره افتاده است
اباصالح تقی‌زاده طبری   
پول هنگفت انباشته در این کشورها به همراه سیاست مسالمت‌جوی دیکته‌شده، همۀ آن چیزی است که امکان رویاپردازی‌های توسعه را فراهم کرده و البته کار را برای کشوری چون ایران بسیار سخت نموده است؛ تصویر پاکیزۀ توسعه در این جغرافیا، در تقابل شدیدی با سیاست مقاومت از طرفی و در ادامۀ آن اقتصاد سیاسی تولیدی جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی که پس از انقلاب، جبهه‌ای تازه در منطقۀ آسیای غربی باز کرد و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس را در طرف کشورهای مرتجع و وابسته نشاند و خود داعیه‌دار استقلال و مبارزه با نیروهای غیرملی شد، حالا با چهره‌ای جدید از این کشورها روبه‌رو شده است. آن‌ها با شما نمی‌جنگند؛ می‌خواهند همکاری کنند؛ گویا از شما خواسته‌اند که نگاه تنگ‌نظرانۀ ژئوپلیتیک را به کناری نهید و جهان وسیع پر از فرصت را ببینید


سرمقاله
جغرافیای ضعیف
سیاست همسایگی نمی‌تواند صرفا پیگیری منافع باشد
علیرضا شفاه   
چین قطعا باید در اولویت بالای همکاری‌های اقتصادی ایران قرار بگیرد اما نمی‌‌تواند سیاست همسایگی دولت آقای رئیسی را تضمین کند. چین کشوری آرام است و اقتصادی جهانی دارد. اقتضای سیاست خارجی چین این است که از جنگ‌های نیابتی ایران و عربستان جلوگیری کند اما اگر بنا باشد ثبات اقتصادی جامعۀ ایران منجر به قدرت‌نمایی‌ها و تنش‌های تازه‌ای در منطقه شود، قطعا چین ضامن فعالیت‌های اقتصادی‌ای نمی‌شود که به چنان نتیجه‌ای منجر شود. در ذیل همین محاسبه است که چین ذیل مزایایی که به این منطقه می‌بخشد مراقبت می‌کند که روی زمین لغزنده و پرفتنۀ آن پیراهن‌آلوده نشود. آیا ما می‌توانیم خودمان را به‌عنوان برندۀ مطلق منطقه معرفی کنیم و همۀ امنیت آن را تضمین نماییم؟





موسسه علم و سیاست اشراق
شماره تماس : 77136607-021


عضویت در باشگاه مخاطبین

اینکه چیزها از نام و تصویر خود سوا می‌افتند، زندگی را پر از هیاهو کرده است و این هیاهو با این عهد مدرسه که «هر چیزی خودش است» و خیانت نمی‌ورزد، نمی‌خواند. مدرسه آرام است و این آرامش بخشی از عهد و ادعای مدرسه است. هیاهو در مدرسه به معنای ناتوانی مدرسه در نامگذاری چیزها است؛ به این معناست که چیزها می‌خواهند از آنچه هستند فرا بروند. آنجا که می‌توان دانست از هر چیز چه انتظاری می‌توان داشت، دعوا و هیاهویی نیست، نظم حاکم است و هر چیز بر جای خویش است. اما اگر هرچیز حقیقتاً بر جای خود بود و از آنچه هست تخطی نداشت، دیگر چه نیازی به مدرسه بود؟ اگر خیانتی ممکن نبود مدرسه می‌خواست چه چیزی را بر عهده بگیرد. اگر حقیقت نامی دارد، از آن روست که امکان ناراستی در جهان هست. نام چنانکه گفتیم خود عهد است و عهد نگه داشت است و نگه داشت آنجا معنا دارد که چیزها از جای خود خارج شوند.

(تمام حقوق متعلق به موسسه علم و سیاست اشراق است)