فوت رئیسی یک فرصت نادر فراهم آورده که در آن رهبران سیاسیِ رقبای دیرینه، انگیزههای قدرتمندی برای آغاز دورۀ جدیدی از دیپلماسی داشته باشند. اما بایدن باید این لحظه را غنیمت بشمارد. اگر او پزشکیان را دشمن ببیند، آیتالله خامنهای قادر خواهد بود جایگاه مردمی رئیسجمهور جدید را خراب کرده و رأیدهندگان را متقاعد سازد تا در انتخابات بعد، دیدگاه روشنفکرانۀ او را رد کنند. این اولین بار در تاریخ اخیر نیست که چند تصمیم سریع در کاخ سفید، آیندۀ خاورمیانه را تعیین میکند. برخی از این تصمیمها منجر به سالها درگیری تلخ شدهاند، اما این یکی می تواند راهی برای همزیستی مسالمتآمیز برای دهههای آینده ترسیم کند.
اشاره: آکرمن، استاد برجستۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه ییل، نویسندۀ کتاب «اساسهای انقلابی: رهبری کاریزماتیک و حکومتِ قانون» (انتشارات دانشگاه هاروارد، 2019) - شامل تحلیلی از تحولات سیاسی ایران در طول قرن گذشته - است. او در این یادداشت خطاب به بایدن، پیرامون انتخابات تیرماه 1403 ایران، مسائلی را متذکر میشود. این یادداشت در تاریخ 26 ژوئن (6 تیرماه) 2024 در ژورنال پروجکت سیندیکیت منتشر شده است.
در صورتی که مسعود پزشکیان، نامزد اپوزیسیون، پیروز شده و جانشین ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور سابق که ماه گذشته در سانحۀ سقوط بالگرد درگذشت شود، سیاستگذاران آمریکایی باید واکنشی سازنده نشان دهند. چنین سناریویی نهتنها میتواند خطر جنگ گستردهتر در خاورمیانه را کاهش دهد، بلکه راه را برای یک راه حل دودولتی در قضیۀ اسرائیل و فلسطین هموار سازد.
تصمیم امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، برای انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام در این یکشنبه، توجه جهان را از یک زمینلرزۀ سیاسی احتمالی دیگر منحرف کرده است. در روز جمعه، رأیدهندگانِ ایرانی جای خالی ابراهیم رئیسی را که در سانحۀ سقوط بالگرد درگذشت، پُر خواهند کرد. حتی اگر ماجرای انتخاباتِ فرانسه در جریان نبود، باز هم وسوسهانگیز است که اهمیت انتخابات ایران را ناچیز بشماریم. به هر حال، آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم جمهوری اسلامی، مخالف سرسخت غرب است و رئیسی، پیرو وفادار او، در سال 2021 قاطعانه پیروز شد. بنابراین، آیا آیتالله خامنهای به سادگی آرای انتخاباتِ آینده را به گونهای دستکاری نخواهد کرد که پیروزی یک تندروی افراطی دیگر را تضمین کند؟ نه لزوماً. سیاست ایران در سه سال بین ظهور و سقوط رئیسی چرخش تعیینکنندهای داشته است.
بر اساس قانون اساسی ایران، نامزدها قبل از ورود به رقابت انتخاباتی باید به تایید شورای نگهبان برسند که تحت سلطۀ خبرگانِ روحانی است. در سال 2021، رئیسی پیروزی خود را مدیون امتناعِ این شورا از تأیید یک چهرۀ قویِ مخالفِ «ضدّغربگراییِ نظامیِ آیتالله خامنهای» بود. اما تشدید اعتراضات عمومی، شورای نگهبان را مجبور کرد که این بار به یک مخالف برجستۀ آیتالله خامنهای اجازۀ ورود به رقابت را بدهد – آن هم در شرایط اجتماعیای که این احتمال را بسیار زیاد میکند که او پیروز شده و سیاست را در جهت طرفداری از غرب متحول کند. در نتیجه، اگر دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، کارتهای خود را به درستی بازی کند، - باور کنید یا نه - پیروزی یک صلحطلب ایرانی میتواند به صلح پایدار در خاورمیانه منجر شود.
در صورت وقوع چنین رویدادی، به جای تمرکز بر یک آتشبس شکننده، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، میتواند فرآیند انعقادِ یک توافق چندجانبه را آغاز کند که در آن ایالات متحده و ایران به عنوان ضامن نظامی یک راهحل دودولتی برای اسرائیلیها و فلسطینیها عمل کنند. برای درک چگونگی آن، به سال ۲۰۲۱ بازگردید و در نظر بگیرید که چگونه ایجادِ ممنوعیتِ سران (شورای نگهبان) بر سر راه مخالفان جدی، باعث بیگانگی گستردۀ مردم شد. گرچه رئیسی به راحتی بر رقبای تندرو پیروز شد، اما این امر به دلیل امتناع اکثر ایرانیان از رأی دادن بود. به طور دقیق، تنها ۴۹ درصد از ۵۹ میلیون رأیدهندۀ ایران به پای صندوق های رأی رفتند - که نسبت به مشارکتِ ۷۰ درصدیِ چهار سال قبل شدیداً کاهش یافته بود.
این مداخلۀ ضمنی در انتخابات به عنوان محملی برای فعالیتهای مردمی عمل کرد. نقطۀ عطف در پاییز ۲۰۲۲ رخ داد، زمانی که یک زن جوان، مهسا امینی، به دلیل عدم پوشاندن چهرۀ خود در ملاء عام دستگیر شد و سه روز بعد در بازداشت پلیس جان باخت. مرگ او تظاهرات سراسری را برانگیخت و دولت با بایکوتِ رسانهای، گاز اشکآور و تیراندازی که منجر به کشته شدنِ صدها معترض شد، پاسخ داد. با وجود سرکوب وحشیانه، دانشجویان و کارگران به اعتراض مسالمتآمیز علیه افراطگراییِ رئیسی ادامه دادند. فوت رئیسی چرخۀ دیگری از اعتراضات را به راه انداخت. جنبشِ اپوزیسیون خواستار آن شد که برخلاف سال ۲۰۲۱، به برخی از رهبران خود اجازه داده شود برای ریاست جمهوری مبارزه کنند و وعده دادند که در غیر این صورت تظاهرات خیابانی گستردهای را سازماندهی خواهند کرد که کشور را به ورطۀ جنگ داخلی بکشاند. شورای نگهبان تسلیم این خواسته شد. در حالی که آنها پنج تندرو را برای شرکت در انتخابات تأیید کردند، به مسعود پزشکیان نیز اجازه دادند تا بتواند نام خود را در برگه رأی جای دهد.
پزشکیان در تضاد خیرهکنندهای با رقبای خود قرار دارد. او به جای رفتن به دنبالِ تعالیمِ الهی، به دانشکدۀ پزشکی رفت، جراح قلب شد و به مدت پنج سال به عنوان رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز خدمت کرد. بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵، او وزیر بهداشت ایران بود، قبل از آماده شدن برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری، از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ به عنوان نایب رئیسِ اولِ مجلس خدمت کرد. کمتر ایرانیای دستاوردهای علمی، بوروکراتیک و سیاسی را به چنین شکل قابل توجهی ترکیب کرده است.
علاوه بر این، پزشکیان در سال ۲۰۲۲ با محکوم کردن فوری تلاش پلیس برای «اجرای شریعت از طریق توسل به زور» به مرگ خشونتآمیز امینی واکنش نشان داد. واکنشی شجاعانه؛ زیرا در آن زمان، او مطمئن نبود که آیا رئیسی با صدور دستور دستگیری او واکنش نشان خواهد داد یا خیر – یعنی همان دلیلی که به واسطۀ آن بسیاری از نخبگان دیگر ایران زبان خود را نگه داشتند. تصمیم شورای نگهبان برای اجازه دادن به پنج تندرو برای شرکت در انتخابات، تنها شانس پزشکیان را افزایش خواهد داد. در واقع، با تکهتکه شدن آرای قشر دیندار، یک قهرمان روشنفکر میتواند پیروزی چشمگیری به دست آورد.
در صورت پیروزی پزشکیان، لازمۀ واکنشِ سازندۀ آمریکا، تغییر چشمگیر در دیدگاه دیرینۀ آمریکا نسبت به ایران به عنوان دشمن اصلیِ خود، خواهد بود. خوشبختانه بلینکن برای چنین چرخشی به اندازۀ کافی چابک است. علاوه بر این، دیپلماسی فعّال و رفتوآمدِ بیوقفۀ او در خاورمیانه به این معنی است که او می تواند به راحتی به مذاکرهکنندگان بالقوه ایرانی دست یابد.
همچنین، بایدن نیز مشتاق خواهد بود که گزارشهای بلینکن را جدی بگیرد، زیرا شکاف در جامعۀ یهودیان آمریکا و مخالفت فزاینده اعراب آمریکایی با نامزدی او تهدیدی بزرگ برای انتخاب مجدد اوست. این تهدید پس از آنکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در ۲۴ ژوئن برای سخنرانی در جلسه مشترک کنگره وارد واشنگتن شود، شدیدتر نیز خواهد شد. در آن مقطع، بایدن می تواند نتانیاهو را برای پیوستن به مذاکرات چندجانبه با ایران دعوت کند. چنین سناریویی نهتنها میتواند خطر گسترش سلاحهای هستهای و جنگ گستردهتر در خاورمیانه را به طور چشمگیری کاهش دهد، بلکه راه را برای یک راهحل دودولتی هموار میکند که به اسرائیل و فلسطین اجازه میدهد در کنار هم در صلح زندگی کنند.
فوت رئیسی یک فرصت نادر فراهم آورده که در آن رهبران سیاسیِ رقبای دیرینه، انگیزههای قدرتمندی برای آغاز دورۀ جدیدی از دیپلماسی داشته باشند. اما بایدن باید این لحظه را غنیمت بشمارد. اگر او پزشکیان را دشمن ببیند، آیتالله خامنهای قادر خواهد بود جایگاه مردمی رئیسجمهور جدید را خراب کرده و رأیدهندگان را متقاعد سازد تا در انتخابات بعد، دیدگاه روشنفکرانۀ او را رد کنند. این اولین بار در تاریخ اخیر نیست که چند تصمیم سریع در کاخ سفید، آیندۀ خاورمیانه را تعیین میکند. برخی از این تصمیمها منجر به سالها درگیری تلخ شدهاند، اما این یکی می تواند راهی برای همزیستی مسالمتآمیز برای دهههای آینده ترسیم کند.
منبع: پروجکت سیندیکیت